معرفی کتاب

معرفی کتاب اسب سیاه: راهنمایی برای رسیدن به موفقیت

کتاب اسب سیاه

معرفی کتاب اسب سیاه: راهنمایی برای رسیدن به موفقیت

کتاب اسب سیاه شاید اولین اثری باشد که تحقیقی جامع از روش‌های نامتعارف افرادِ متخصص در رسیدن به موفقیت ارائه کرده است. تاد رز و اگی اگاس بر روی روش‌های شخصی افرادی تمرکز می‌کنند که قوانین را زیر پا گذاشته و راهی جز پیروی از اصولِ رایج و ناکارآمد پیش گرفته‌اند.

درباره‌ی کتاب اسب سیاه

از قدیم در گوشمان خوانده‌اند که معنای موفقیت چیست و راه رسیدن به آن کدام است. گویی قالبی استاندارد برای رشد و شکوفایی وجود دارد که همه باید آن را طی کنند، درغیر‌این‌صورت موفق نخواهند شد. امروزه در دنیایی زندگی می‌کنیم که فردگرایی اهمیت ویژه‌ای یافته. دیگر نسخه‌ای ثابت برای هیچ چیز وجود ندارد. هر شخص تلقی متفاوتی از خوش‌بختی و موفقیت در ذهن دارد؛ بنابراین طبیعی است که راهِ رسیدن به کامیابی نیز به تعداد آدم‌های روی کره‌ی زمین تنوع داشته باشد. کتاب اسب سیاه (Dark Horse) بر زندگی افراد موفقی تمرکز می‌کند که مسیر معمول را پیش نگرفتند و در شرایطی که هیچ‌کس فکرش را نمی‌کرد، موفق شدند. تاد رز (Todd Rose) و اگی اگاس (Ogi Ogas) اصطلاح اسب سیاه را از مسابقه‌های اسب‌دوانی و شرط‌گذاری بر روی اسب‌ها برداشته‌اند. اسب سیاه به آن اسبی گفته می‌شود که کسی روی برنده شدنش شرط نمی‌بندد، اما در نهایت برنده می‌شود.

ما پیش از آنکه مسیری را برای رسیدن به هدف تعیین کنیم، باید خود را بشناسیم و بر توانایی‌ها و ضعف‌هایمان تسلط یابیم. آن وقت است که می‌فهمیم هدف واقعیمان در زندگی چیست، چه می‌خواهیم و کدام راه برای ما مناسب‌تر است. کتاب اسب سیاه به تمام کلیشه‌های غلط درمورد موفقیت و کامیابی پایان می‌دهد و با لحن طنز و روایت داستانی خود و مثال‌های متعدد از زندگی اسب‌های سیاه، اصولی را که در رسیدن به موفقیت مؤثر هستند، آموزش می‌دهد. گرچه به اعتقاد ‌تاد رز و اگی اگاس، هرکس مسیر منحصربه‌فرد خود را طی می‌کند، اما همیشه اصول ثابتی در داستان‌های مختلف وجود دارند که می‌تواند برای هرکسی مناسب باشد.

کتاب اسب سیاه باعث می‌شود همه به خود امید داشته باشند و توانایی‌های بالقوه‌شان را برای برتری یافتن، به یاد آورند. این کتاب برخلاف باورهای سنتی، برای افراد موفق، نبوغ خاصی قائل نمی‌شود. نویسندگان ویژگی‌های دیگری را در این افراد جست‌وجو می‌کنند؛ گرچه ویژگیِ این افراد متنوع و پیش‌بینی‌ناپذیر است اما رشته‌ی ظریفی وجود دارد که آن‌ها را به‌ هم پیوند می‌دهد؛ اسب‌های سیاه همگی الگوهای رایج را شکسته‌اند و احساس رضایت درونی دارند.

افراد زیادی همچون موتزارت از کودکی هدف خود را پیدا کردند و با تلاش در مسیری متعارف، در سنین کم به موفقیت چشمگیری دست یافتند، اما این تنها بخشی از واقعیت است و روی دیگر آن تا امروز برای ما مغفول مانده بود. شاید به این سبب است که مردم داستان‌هایی با قهرمان‌های باورنکردنی را ترجیح می‌دهند و از موفق شدن یک شخص معمولی با وضعیت مالی متوسط چندان استقبال نمی‌کنند. اما واقعیت این است که این افراد که به اسب‌های سیاه معروفند، شمار بیشتری دارند و داستانشان نیز برای ما انسان‌های معمولی و به دور از نبوغ، الهام‌بخش‌تر است. تاد رز و اگی اگاس از ما می‌خواهند به تاریخ انقضای توصیه‌های موفقیت توجه کنیم و بنا به زمان، مکان و فردیت خود راهمان را برگزینیم.

ترجمه‌ی مهسا صباغی از این کتاب که توسط نشر میلکان منتشر شده، یکی از بهترین نسخه‌ها برای مطالعه‌ی این اثر محسوب می‌شود.

نکوداشت‌های کتاب اسب سیاه

  • کتاب اسب سیاه تصور متعارف ما را از چیستی موفقیت و چگونگی دستیابی به آن در هم می‌شکند. (امی کادی، روان‌شناس اجتماعی)
  • کتاب اسب سیاه آموزش‌های متعارف و کسب نمرات خوب را به‌عنوان ملزومات موفقیت رد می‌کند. تاد رز افرادی را نشان می‌دهد که بدون داشتن هیچ‌یک از معیارهای متعارف به موفقیت رسیده‌اند. (آدام گرانت، نویسنده‌ی پرفروش نیویورک تایمز)
  • این کتاب به این سوال پاسخ می‌دهد که فردیت چگونه منجر به رشد و تعالی می‌شود؟ اگر اسب سیاهی درون خود دارید و به فکر جدا شدن از گله هستید، این کتاب نکات مفید زیادی برای شما دارد. (دن پینک، نویسنده‌ی پرفروش نیویورک تایمز)
  • اسب سیاه یک اثر جاه‌طلبانه و بدیع است که چارچوبی کاملاً جدید را برای پیشرفت شخصی و حرفه‌ای در نظر می‌گیرد. (دیوید اپستاین، نویسنده‌ی پرفروش نیویورک تایمز)

جملات برگزیده‌ی کتاب اسب سیاه

  • کسی که اندیشه‌ای را از من وام بگیرد، درسی از من می‌آموزد، بدون‌اینکه چیزی از من کم شود؛ همان‌گونه که اگر کسی شمعش را با شمع من روشن کند، نور دریافت می‌کند، بدون ‌اینکه مرا در تاریکی فرو ببرد. (تامس جفرسون)
  • حقیقت این است که بیشتر ما وقتی می‌رسیم، تازه می‌فهمیم که مقصدمان کجا بوده است. (بیل واترسن)
  • به‌طور کلی، چندان آگاه نیستیم که ذهنمان چه‌کاری را بهتر انجام می‌دهد. (ماروین مینسکی)
  • سرنوشت زاییده‌ی شانس و تصادف نیست؛ بلکه محصول انتخاب است. نباید منتظر سرنوشت ماند؛ باید آن را به دست آورد. (ویلیام جنینگز برایان)
  • فکر می‌کنم همه‌چیز به انگیزه برمی‌گردد. اگر واقعاً بخواهید کاری بکنید، سخت برایش تلاش خواهید کرد. (ادموند هیلاری)

کتاب اسب سیاه برای چه کسانی مناسب است؟

آماده‌ی ایجاد تغییری اساسی در خود و در هم شکستن چارچوب ذهنی‌تان هستید؟ کتاب اسب سیاه موفقیت زودهنگامی را به شما وعده می‌دهد.

در بخشی از کتاب اسب سیاه: راهنمایی برای رسیدن به موفقیت می‌خوانیم

ذهنیت قدیمی می‌گفت: «فقط یک جرم سماویِ خاص جاذبه دارد.» ذهنیت جدید می‌گفت: «تمام اجرام سماوی جاذبه دارند.» ممکن نبود هر دوی این ادعاها هم‌زمان درست باشند.

در مبارزه‌ برای نجات روح توانمندی انسان نیز راهی برای آشتی وجود ندارد. تمام تعارضات تلخ بین ذهنیت استانداردسازی و ذهنیت اسب سیاه، از دیدگاه واگرای آن‌ها درباره‌ی توانمندی انسان نشئت می‌گیرد. ذهنیت قدیمی می‌گوید: «فقط افراد خاص استعداد دارند.» ذهنیت جدید می‌گوید: «همه استعداد دارند.» ممکن نیست هر دوی این ادعاها هم‌زمان صحیح باشند. باید انتخاب کنید که می‌خواهید در کدام جبهه بجنگید.

نظریه‌های متعارض درباره‌ی جاذبه منجر به شکل‌گیری دو درک متفاوت از جهان فیزیکی شد: یکی اینکه زمین مرکز جهان است و دیگری اینکه جهان مرکزی ندارد و زمین یکی از بی‌شمار سیارات موجود است. به همین صورت، این دو نظریه‌ی درباره‌ی توانمندی انسان نیز باعث شکل‌گیری دو مفهوم متضاد از جایگاه نسبی افراد و مؤسسات در جهان اجتماعی ما می‌شود. براساس پیمان استانداردسازی، فقط اقلیت کوچکی از افراد توانایی رسیدن به تکامل و بالندگی را دارند؛ بنابراین فقط همان اقلیت کوچک خواهند توانست به رضایت درونی دست پیدا کنند. و قدرت شناسایی و پاداش‌دادن به این افراد مستعد باید به‌طور انحصاری در اختیار مؤسسات باشد. طبق ذهنیت اسب سیاه، هرکسی توانایی دست‌ یافتن به تکامل و بالندگی و رضایت درونی را دارد و مؤسسات باید به تمام افراد کمک کنند تا توانایی‌های بالقوه‌ی خود را به کمال شکوفایی برسانند.

فهرست مطالب کتاب

پیشگفتار: شکستن الگوها
فصل اول: پیمان استانداردسازی
فصل دوم: خرده‌انگیزه‌هایتان را بشناسید
فصل سوم: انتخاب‌هایتان را بشناسید
فصل چهارم: راهبردهایتان را بشناسید
فصل پنجم: مقصد را نادیده بگیرید
میان‌پرده: مبارزه‌ای برای نجات روح توانمندی‌های انسان
فصل ششم: فریفتن دیدگان، خیانت به روح
فصل هفتم: پیمان اسب سیاه
نتیجه‌گیری: جست‌وجوی خوشبختی

سخن پایانی

آیا تاکنون موفق به خواندن کتاب اسب سیاه شده‌اید؟

نظرتان راجع به محتوای این کتاب چیست؟

اگر شما به جای نویسنده ی کتاب اسب سیاه بودید همین  عنوان را نام می‌بردید یا چیزی به آن اضافه می‌کردید؟

لطفاً نظرات خودتان را با ما و کاربران کتاب من به اشتراک بگذارید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *